اولا سلام.
بهار ۸۴ درگیر کار پایان نامه ام بودم؛ سوژه دشواری که گزیده بودم گیجم کرده بود.
یه روز توی کتابخانه میراث که سرگرم کند و کاو بودم دیدم پیرمردی ریش سپید دخترکی دانشجو مانند را راهنمایی هایی می کند که نشان می دهد آدم کتاب دیده ایی است من هم که حیران در گرد آوری داده هایی برای پایان نامه ام بودم به سویش رفتم با آغوش باز مرا پذیرفت و آنجا بود که با مجله نشان آشنا شدم.
به هر حال در مجله نشان آنچه را می خواستم یافتم با جناب محمد رضا ریاضی آشنا شدم و هم او بود که گفت:
«کهن ترین نشان های ایران عزیز نشان شیر و خورشد است که از بد روزگار در زمان قاجار و پهلوی نیز اندکی دیگر گون شده است.»
برایم تازه بود چرا که می شندیم شیر و خورشیدی که همه سال ها ما دیده ایم تیغ بر کف دارد حال آنکه باید چراغ در دستش باشد.
از آن هنگام بود که نگاهم به شیر و خورشید دیگر شد؛ خیلی دلم خواست در کار پایانی ام این نشان را به کار بندم اما دریغ و درد که نشد.
استاد راهنمایم با همه شناختی که از دیدگاه ها و سوی اندیشه سیاسی ام داشت مرا از به کار بردن این نماد زنهار داد و من نیز شیر و خورشید را در کنج اندیشه ام نهادم تا هنگامی که بشود ان را نمایان کرد.
آخی...این آقای ریاضی استاد تاریخ هنر من بود...چه استاد گلی بود...
بسیار مرد نازنینی بود.
ممنون از اینکه نظر دادید.
ممکن است به پایان نامه اتان دسترسی پیدا کنم.
آقا مبوط بود.ممنون. من رو از اشتباه دراوردین. در مورد آخر کامنتتون ممنون. عروه الوثقی ما ولایته. ولایت او. یا علی
وقتی یک مشت بچه قرتی از موسوی حمایت میکنن بهتر از این هم نمیشه.ممنون بهم سر زدی
لطفا ادب.
بین خیلی بچه هستی پدرسگ که بخواهی به میر حسین توهین کنی فهمیدی .می خواهی پدرتو دربیارم بی پدر ومادر مرگ بر دیکتاتور
این هم یک طرفدار میرحسین موسوی
وقتی او در تلویزیون آنچنان تندخو ظاهر می شود از طرفدارانش چه انتظار.
سلام سلام
این شیر خورشید من یک جورایی نوفهمیدم
یعنی زنهار چی شد ؟
نه یعنی زنهار کی بود؟
خوب بزار یکم فکر کنم تا اون موقع تو یک بسر به ما تا من همی اندیشه های خود را بنیاد کردندی و ان را بازکو کنمدندی
تورو خدا ناراحت نشیا شوخی می کنم.